ERMIAERMIA، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

نازنینم دوست دارم

مطالب گذشته ...

دلبرکم از وقتی عمو آرش اومدن ایران یعنی 20 اردیبهشت تا وقتی رفتن یعنی 10 مرداد مدام همه با هم بودیم و رفتن عمو آرش حال هممونو گرفت ... انشالله کاراش سریعتر ردیف شه و زود برگرده و خاله جون الی خوشحال شه ...وقتی عمو آرش رفتن به خاله جون الی گفتی عمو آرش دوباره رفتن تو تبلت ؟؟؟ دلم واسشون تنگ میشه این روزا بیشترین بازی که میکنی چیدن پازله .. اینقد علاقه مند به این بازی هستی که هفته ای یه دونه واست باید بخریم . اینقد حرفه ای شدی که قطعات دو سه تا پازلو با هم قاطی میکنیم و در هم بهت میدیم و هر سه تاشو همزمان میچینی . چند شب پیش این بازی هیجان انگیزو با بابا انجام دادی و حسابی بابا رو به وجد آوردی.بازی با گل رس که ع...
30 مرداد 1394

گالری عکسای رامسر...

عزیزترینم از اواسط ماه رمضون بابا حمید یه کاری داشتن تهران که من و شمام باشون رفتیم گرمسار خونه خاله جون الناز و تقریبا یه هفته اونجا بودیم . روز شنبه 20 تیر کارای بابا تموم شد و قرار شد شب راه بیفتیم سمت مشهد . ساعت 11:30 از خونه خاله جون راه افتادیم و وقتی به دوراهی مشهد و تهران رسیدیم بابا حمید پیشنهاد دادن بریم شمال .مام قبول کردیم (البته شما خواب بودب عقب ماشین . رفتیم سمت جاده چالوس به مقصد رامسر... جاده چالوس کنار رودخونه ساعت حدود 2:30 صبح روز یکشنبه 21 تیر   محوطه هتل کوثر یکشنبه 21 تیر ساعت حدود 7صبح عکسای روز یکشنبه 21 تیر تو ویلا و کنار دریا رد پای خانواده سه ن...
3 مرداد 1394

گزیده های بهار ....

عکسای شهر بازی با عمو میثم و خاله جون الناز قولی که بهت داده بودن واسه زمان از پوشک گرفتنت هدیه گفتن جیشت بود بهترینم بهترین سرگرمیت تو این سن (2 سال و 10 ماهگی) چیدن پازله با یه دقت و مهارتی میچینیش که واسه همه تعجب آوره هفته ای یه پازل واست میخریم!!!! عکسای خونه خاله جون الناز (گرمسار)و ماجراهای ارمیا و عمو میثم   ...
3 مرداد 1394
1